سلستیا می رود جای کریستالس و درخواست هم کاری در جنگ شدو می کند/ در حالی که شدو دارد تمرین نفس عمیق کشیدن می کند..کارگردان به شدو می گوید که سلستیا نمرده و برگشته است... و سلستیا در راه است که یک دفعه تابلو عکس فیلیتوی /عشق سلستیا/ را می بیند و جلوی تابلو خل بازی در می اورد... بعد خل بازی پلیس ها دنبال سلستیا بودند.....چرا...چون تیکه سنگ های منشور پارادوکس را دزدیده بود.... در حالی که سلستیا دارد با منشور ها حال می کند.....شدو را می بیند....شدو هم یک نفس عمیق درست می کشد.... و می گوید---این سنگ ها را از کجا اورده ای/سلستیا/دزدیدم..چرا نمی توانم جلوی دهنم را بگیرم... بعد.........حرف ها............ سلستیا راز مردن خود را به شدو فاش می کند....شدو هم از فرصت استفاده می کند....فیلیتوی را به سیاره ی قارچی می فرستد.. و بعد علکی خبر مردن او را به سلستیا می گوید...سلستیا غش می کند....شدو هم می رقصد... سنگ ها را بر می دارد و می رود... چند دقیقه بعد...سلستیا به هوش می اید و نمی داند که فیلیتوی زنده است....و می رود از کریستالس بخواهد که او را بکشد... چند دقیقه بعد.....کریستالس امد..و یک خبر کشنده ی علکی اورد...گفت فیلیتوی کلا مرده...سلستیا می میرد.........ادامه در فیلم فصل 2 به زودی

پونی کوچولو,مای لیتل پونی,کلیپ طنز,طنز,سونیک sonic