شعرخوانی آقای هادی جان‌فدا

تعداد بازدید : 11 | تاریخ انتشار : 12 اردیبهشت 1403 18:55 | مدت زمان : 00:03:48 | دسته بندی : فرهنگ و هنر

چقدر صورتِ در آینه ست پیرتر از من برای دیدن رویت، بهانه‌گیرتر از من مگر تو گوش کنی! آینه شبیه به سنگی است که از شنیدن این شِکوِه‌هاست سیرتر از من به ارتفاع تو و گنبدت قسم که نیامد به خاکساری تو هیچکس حقیرتر از من مقام نیست در این کهکشان رفیع‌تر از تو پرنده نیست در این آسمان اسیرتر از من مرا مگیر به آلودگی و سر به هوایی که نیست در حرم از شرم، سر بزیرتر از من دوباره معجزه‌ی شوق را ببین که چگونه رسیده باد به پابوسی تو دیرتر از من در آستان محبت خلاف قاعده عرف است که من رهاترم از باد و او اسیرتر از من رسیده ام من و سر تا قدم شکست و نیازم نباش منتظر زائری فقیرتر از من ببار بر من جان‌تشنه، ای لطافت مطلق! که نیست زیر هزار آسمان کویرتر از من خلیل و موسی و عیسی و نوح بنده‌ی عشقت چقدر هست در این ماجرا دلیرتر از من مؤدبانه‌ترین شکل عرض حال، سکوت است که اشک، حال مرا گفته دلپذیرتر از من