نجواهای نگاه از غزلیات طالب اردبیلی / غزل شماره 00150

غزلیات
غزلیات

غزل «نجواهای نگاه» تصویری پررمز و راز از زبان نگاه معشوق است، که شعله‌های غم و وسوسه را در دل عاشق برمی‌انگیزد. شاعر با دقت و ظرافت، تأثیر نگاه معشوق را بر هیجان درونی و کشمکش‌های دل عاشق ترسیم می‌کند. این غزل به سرنوشت دلباخته‌ای می‌پردازد که در میان وسوسه‌ها و ناملایمات، به دنبال آرامش و شفایش است. نغمه این شعر، ترکیبی است از شکوه، درد فراق و امید به وصال، که در قالب زبانی ساده، روان و در عین حال شاعرانه سروده شده است. این اثر دقیقاً بیانگر کشاکش‌های روحی عاشق است که در برابر نگاه‌های مبهم و پر از راز معشوق، حیران و بی‌قرار مانده است. هر بیت از شعر با بازی کلمات و صنایع ادبی زیبا، حس عمیق انسانی را به تصویر کشیده و مخاطب را به همراه خود در سفری از احساسات ناب شاعر می‌برد. نجواهای نگاه مرا ز نطق نگاه نگار غم گیرد چنانکه شیوه چشمش ره ستم گیرد میان وسوسه‌های لبش به بوسیدن چرا مرا به قصورات متهم گیرد چه کسر می‌شود از شأن دلبری که مرا همیشه‌های خدا مفت و دست کم گیرد به داد گو برسد لحظه‌ای میان جفا غنی چو دست فقیران به صد کرم گیرد دلم نمی‌شود از راه دیدنش جو برون خدا کند نگهش گاه در برم گیرد هزیمت آمده بر جان و نیست درمانی مگر شفا دلم از صاحب حرم گیرد کشد به خاطره‌ها طالب پریشان را شود که عافیت از یار محترم گیرد غزل «نجواهای نگاه» اثری است ماندگار که با نثر لطیف و تصویرسازی‌های دقیق، زبان نگاه معشوق را به شنونده و خواننده منتقل می‌کند. این غزل با پرداختی به پیچیدگی‌ها و کشمکش‌های درونی عاشق، هم‌نشینی حسرت و امید را به زیباترین شکل به نمایش می‌گذارد و تصویری پر از سرشار از راز و غم را در دل مخاطب حک می‌کند. نگاه‌های معشوق، همچون نجواهایی دل‌انگیز ولی ناآرام، شعله می‌کشند و دل عاشق را در میان وسوسه‌ها و انتظارها درگیر می‌کنند. این اثر، نمونه‌ای استادانه از توانایی موسی الرضا طایفی (طالب اردبیلی) در بیان ظریف‌ترین احساسات انسانی و سرودن غزل‌های عاشقانه و پرمغز است که جایگاهی برجسته در ادبیات معاصر فارسی دارد و همیشه الهام‌بخش دل‌های مشتاق خواهد بود. با این غزل، شاعری عمیق و حساس را می‌شناسیم که زبان و دل را به زیباترین وجه به هم آمیخته است و حضورش در عرصه شعر فارسی افتخاری بزرگ است. » کلیپ شعر غزل فارسی شماره 00150 طالب اردبیلی «

رابطه عاطفی,روابط عاطفی,شعر,دکلمه شعر,غزلیات طالب اردبیلی

توضیحات

غزل «نجواهای نگاه» تصویری پررمز و راز از زبان نگاه معشوق است، که شعله‌های غم و وسوسه را در دل عاشق برمی‌انگیزد. شاعر با دقت و ظرافت، تأثیر نگاه معشوق را بر هیجان درونی و کشمکش‌های دل عاشق ترسیم می‌کند. این غزل به سرنوشت دلباخته‌ای می‌پردازد که در میان وسوسه‌ها و ناملایمات، به دنبال آرامش و شفایش است. نغمه این شعر، ترکیبی است از شکوه، درد فراق و امید به وصال، که در قالب زبانی ساده، روان و در عین حال شاعرانه سروده شده است. این اثر دقیقاً بیانگر کشاکش‌های روحی عاشق است که در برابر نگاه‌های مبهم و پر از راز معشوق، حیران و بی‌قرار مانده است. هر بیت از شعر با بازی کلمات و صنایع ادبی زیبا، حس عمیق انسانی را به تصویر کشیده و مخاطب را به همراه خود در سفری از احساسات ناب شاعر می‌برد. نجواهای نگاه مرا ز نطق نگاه نگار غم گیرد چنانکه شیوه چشمش ره ستم گیرد میان وسوسه‌های لبش به بوسیدن چرا مرا به قصورات متهم گیرد چه کسر می‌شود از شأن دلبری که مرا همیشه‌های خدا مفت و دست کم گیرد به داد گو برسد لحظه‌ای میان جفا غنی چو دست فقیران به صد کرم گیرد دلم نمی‌شود از راه دیدنش جو برون خدا کند نگهش گاه در برم گیرد هزیمت آمده بر جان و نیست درمانی مگر شفا دلم از صاحب حرم گیرد کشد به خاطره‌ها طالب پریشان را شود که عافیت از یار محترم گیرد غزل «نجواهای نگاه» اثری است ماندگار که با نثر لطیف و تصویرسازی‌های دقیق، زبان نگاه معشوق را به شنونده و خواننده منتقل می‌کند. این غزل با پرداختی به پیچیدگی‌ها و کشمکش‌های درونی عاشق، هم‌نشینی حسرت و امید را به زیباترین شکل به نمایش می‌گذارد و تصویری پر از سرشار از راز و غم را در دل مخاطب حک می‌کند. نگاه‌های معشوق، همچون نجواهایی دل‌انگیز ولی ناآرام، شعله می‌کشند و دل عاشق را در میان وسوسه‌ها و انتظارها درگیر می‌کنند. این اثر، نمونه‌ای استادانه از توانایی موسی الرضا طایفی (طالب اردبیلی) در بیان ظریف‌ترین احساسات انسانی و سرودن غزل‌های عاشقانه و پرمغز است که جایگاهی برجسته در ادبیات معاصر فارسی دارد و همیشه الهام‌بخش دل‌های مشتاق خواهد بود. با این غزل، شاعری عمیق و حساس را می‌شناسیم که زبان و دل را به زیباترین وجه به هم آمیخته است و حضورش در عرصه شعر فارسی افتخاری بزرگ است. » کلیپ شعر غزل فارسی شماره 00150 طالب اردبیلی «