او تاجری بود از سرزمین‌های دور، دلش را در چشمان زنی یافت که از بادِ شمال آمده بود... میان نگاهش، دریا و آتش با هم می‌رقصیدند. و عشق، از همان لحظه، معامله‌ای شد که هرگز سودی نداشت... He was a merchant from distant lands, and he found his heart in the eyes of a woman from the northern winds. In her gaze, the sea and fire danced together — and love became a trade that would never bring profit... كان تاجراً من أراضٍ بعيدة، وجد قلبه في عيني امرأةٍ جاءت مع رياح الشمال. في نظرتها كان البحر والنار يرقصان معاً، وأصبح الحب صفقةً بلا ربح... آدرس پیج اینستاگرام : @east_comic https://www.instagram.com/reel/DP_9sariLdy/?igsh=bnh1bW91bGg3ZXd3

کمیک,انیمیشن,داستان