کلیپ شعر عاشقانه طالب اردبیلی / غزل شماره 00148 / نسیم معجزه ساز دل

غزلیات
غزلیات

غزل «نسیم معجزه‌ساز دل» اثری است پر از لطافت و تازگی که توسط استاد موسی الرضا طایفی (طالب اردبیلی) سروده شده است. در این غزل، نسیم به عنوان نمادی از آرامش، تازه‌گی و جان‌بخشی به دل شاعر معرفی می‌شود که با آمدنش حس زیبایی و امید را در فضای درونی شاعر می‌وزاند. شاعر در این اثر با استفاده از تخیل قوی و واژگان زیبا، تصویری بهاری و سرشار از نور و شوق را به نمایش می‌گذارد، جایی که حضور معشوق همچون نسیمی ملایم، باغ خاطره‌ها را زنده می‌کند و جان را تازه می‌سازد. تلاش شاعر برای بیان حال درونی خود و موجز ساختن لحظات پرشور عاشقانه، غزل را به اثری دلنشین و عاطفی بدل کرده که با نگاهی عرفانی و فلسفی تلفیق شده است. در نهایت، این غزل نمونه‌ای برجسته از هنر و تسلط شاعر بر قالب و زبان فارسی است که مخاطب را با خود به سفری در دنیای عشق و احساس می‌برد. نسیم معجزه ساز است در هوای دلم که تازه می شود از بودنش صفای دلم میان عشوه ی گل در بهار فیض سرم دمانده نقل حضورش ز نو جلای دلم به حال شکوه برآشفتم از خیال بلا که بوده از ازل انگاری آشنای دلم دمید صبح سعادت کشید غم ز میان به مژده ای که نسیمم دمد برای دلم صدای پای نگارم به باغ خاطره ها رسد به گوش کنار صدای پای دلم قدم قدم چو رود در بساط شوق نظر دوباره تازه کنم جان در اعتنای دلم فروغ دیده طالب دهد نگار چنین دوباره نو کند از عاشقی ردای دلم

نسیم بهار,نسیم,غزلیات,غزلیات طالب اردبیلی,دکلمه شعر

توضیحات

غزل «نسیم معجزه‌ساز دل» اثری است پر از لطافت و تازگی که توسط استاد موسی الرضا طایفی (طالب اردبیلی) سروده شده است. در این غزل، نسیم به عنوان نمادی از آرامش، تازه‌گی و جان‌بخشی به دل شاعر معرفی می‌شود که با آمدنش حس زیبایی و امید را در فضای درونی شاعر می‌وزاند. شاعر در این اثر با استفاده از تخیل قوی و واژگان زیبا، تصویری بهاری و سرشار از نور و شوق را به نمایش می‌گذارد، جایی که حضور معشوق همچون نسیمی ملایم، باغ خاطره‌ها را زنده می‌کند و جان را تازه می‌سازد. تلاش شاعر برای بیان حال درونی خود و موجز ساختن لحظات پرشور عاشقانه، غزل را به اثری دلنشین و عاطفی بدل کرده که با نگاهی عرفانی و فلسفی تلفیق شده است. در نهایت، این غزل نمونه‌ای برجسته از هنر و تسلط شاعر بر قالب و زبان فارسی است که مخاطب را با خود به سفری در دنیای عشق و احساس می‌برد. نسیم معجزه ساز است در هوای دلم که تازه می شود از بودنش صفای دلم میان عشوه ی گل در بهار فیض سرم دمانده نقل حضورش ز نو جلای دلم به حال شکوه برآشفتم از خیال بلا که بوده از ازل انگاری آشنای دلم دمید صبح سعادت کشید غم ز میان به مژده ای که نسیمم دمد برای دلم صدای پای نگارم به باغ خاطره ها رسد به گوش کنار صدای پای دلم قدم قدم چو رود در بساط شوق نظر دوباره تازه کنم جان در اعتنای دلم فروغ دیده طالب دهد نگار چنین دوباره نو کند از عاشقی ردای دلم