یادگیری زبان با ترانه / نام آهنگ : نگاهی که می‌ماند

کانال موزیک ویدیویی راین
کانال موزیک ویدیویی راین

"A Glance That Stays" نگاهی که می‌ماند ________________________________________ The café was quiet, the rain had ceased, In that moment, I found my peace. Your eyes met mine, so soft, so bright, And for the first time, the world felt right. کافه آرام بود، باران تمام شده بود، در آن لحظه، آرامش خود را پیدا کردم. چشمانت به چشمانم خورد، نرم و درخشان، و برای اولین بار، دنیا درست به نظر می‌رسید. ________________________________________ You handed me my cup of tea, A silent gesture, just to be. In every word, in every smile, I found my home, in just a while. فنجان چایم را به من دادستی، حرکتی ساکت، فقط برای بودن. در هر کلمه، در هر لبخند، خانه‌ام را پیدا کردم، فقط در لحظه‌ای کوتاه. ________________________________________ No need for promises, no need for fate, Just a quiet love that can’t wait. In that café, where time stood still, I knew you were mine, and always will. نیازی به وعده‌ها نبود، نیازی به سرنوشت، فقط عشقی ساکت که نمی‌تواند منتظر بماند. در آن کافه، جایی که زمان ایستاده بود، مطمئن شدم که تو مال من خواهی بود، همیشه.

ترانه انگلیسی,زبان آموز انگلیسی,آموزشی,آهنگ انگلیسی,کافه زبان

توضیحات

"A Glance That Stays" نگاهی که می‌ماند ________________________________________ The café was quiet, the rain had ceased, In that moment, I found my peace. Your eyes met mine, so soft, so bright, And for the first time, the world felt right. کافه آرام بود، باران تمام شده بود، در آن لحظه، آرامش خود را پیدا کردم. چشمانت به چشمانم خورد، نرم و درخشان، و برای اولین بار، دنیا درست به نظر می‌رسید. ________________________________________ You handed me my cup of tea, A silent gesture, just to be. In every word, in every smile, I found my home, in just a while. فنجان چایم را به من دادستی، حرکتی ساکت، فقط برای بودن. در هر کلمه، در هر لبخند، خانه‌ام را پیدا کردم، فقط در لحظه‌ای کوتاه. ________________________________________ No need for promises, no need for fate, Just a quiet love that can’t wait. In that café, where time stood still, I knew you were mine, and always will. نیازی به وعده‌ها نبود، نیازی به سرنوشت، فقط عشقی ساکت که نمی‌تواند منتظر بماند. در آن کافه، جایی که زمان ایستاده بود، مطمئن شدم که تو مال من خواهی بود، همیشه.