دین و شناخت خدا نهج البلاغه (۲) خطبه اول(۲)

تعداد بازدید : 9 | تاریخ انتشار : 10 فروردین 1403 13:02 | مدت زمان : 00:04:24 | دسته بندی : مذهبی

دین و شناخت خدا نهج البلاغه (۲) خطبه اول(۲) دین و شناخت خدا أَوَّلُ الدِّینِ مَعْرِفَتُهُ سر آغاز دین، معرفت او وَ کَمَالُ مَعْرِفَتِهِ التَّصْدِیقُ بِهِ و کمال معرفت او باور داشتن، او، وَ کَمَالُ التَّصْدِیقِ بِهِ تَوْحِیدُهُ و کمال باور داشتن او، توحید او وَ کَمَالُ تَوْحِیدِهِ الْإِخْلَاصُ لَهُ و کمال توحید (اعتقاد به یگانگی) او اخلاص برایش وَ کَمَالُ الْإِخْلَاصِ لَهُ نَفْیُ الصِّفَاتِ عَنْهُ کمال اخلاص برایش از صفات (صفات مخلوقات) جدا کردنش لِشَهَادَةِ کُلِّ صِفَةٍ أَنَّهَا غَیْرُ الْمَوْصُوفِ وَ شَهَادَةِ کُلِّ مَوْصُوفٍ أَنَّهُ غَیْرُ الصِّفَةِ زیرا هر صفتی غیر از موصوف، و هر موصوفی غیر از صفت است، فَمَنْ وَصَفَ اللَّهَ سُبْحَانَهُ فَقَدْ قَرَنَهُ پس آن که وصف کند خدا را (با صفت مخلوقات) او را قرین (نزدیک) کرده به چیزی وَ مَنْ قَرَنَهُ فَقَدْ ثَنَّاهُ و با قرین کردنش ، دو گانه دانسته اش وَ مَنْ ثَنَّاهُ فَقَدْ جَزَّأَهُ و با دوگانه دانستنش، اجزایی تصور کرده برایش وَ مَنْ جَزَّأَهُ فَقَدْ جَهِلَهُ و آن که اجزا تصور کند برایش پس نشناخته اش وَ مَنْ جَهِلَهُ فَقَدْ أَشَارَ إِلَیْهِ و آن که نشناخته اش اشاره کندبه سویش وَ مَنْ أَشَارَ إِلَیْهِ فَقَدْ حَدَّهُ و هر که اشاره کند بسویش حدود تعیین کرده برایش وَ مَنْ حَدَّهُ فَقَدْ عَدَّهُ و هرکه حد تعیین کند برایش پس آورده به شمارشش وَ مَنْ قَالَ «فِیمَ؟» فَقَدْ ضَمَّنَهُ و آن که بپرسد «در چیست او؟» پنداشته او را با چیز دیگرش وَ مَنْ قَالَ «عَلَامَ؟» فَقَدْ أَخْلَی مِنْهُ و آن که پرسد « بر روی چیست او؟» پس دانسته جایی را خالی از او کَائِنٌ لَا عَنْ حَدَثٍ همواره بوده وجودش مَوْجُودٌ لَا عَنْ عَدَمٍ هیچگاه معدوم نبوده وجودش مَعَ کُلِّ شَیْءٍ لَا بِمُقَارَنَةٍ هست با همه چیز نه پیوسته به آن ها وَ غَیْرُ کُلِّ شَیْءٍ لَا بِمُزَایَلَةٍ و غیر هر چیز است نه گسسته از آن ها فَاعِلٌ لَا بِمَعْنَی الْحَرَکَاتِ وَ الْآلَةِ انجام دهنده ی کارها نه با حرکت و ابزار ها بَصِیرٌ إِذْ لَا مَنْظُورَ إِلَیْهِ مِنْ خَلْقِهِ بیناست حتی در آن هنگام که موجود نبود هیچ پدیده ای مُتَوَحِّدٌ إِذْ لَا سَکَنَ یَسْتَأْنِسُ بِهِ وَ

معرفت و شناخت خدا