«هنر حاصل رنج انسانهاست» «قبر خالی» دلواپسم، دلواپسیم معنا نداره این زندگیمه،زندگیم فردا نداره توی سرم اعداد مشغولن به کشتار من احتمالِ مردنم اما نداره هی دست و پا توو باتلاق حسرت از نو واسه کسی که واسه رفتن پا نداره غربت همیشه غربته هر سمتِ این مرز! وقتی یه بینشون توو دنیا جا نداره من موندم و تنهاییِ یه قبر خالی که ساعتم از انتظارش نا نداره پانوشت: گاهی باید با همین رنجها یکی شد و ترانه ساخت. همیشه معتقد بودهام و هستم که هنرمند باید در اثرش دغدغهمند باشد. اینکه قرار است چه بگوید و اینکه بداند قرار است سرنوشت اثرش چه شود. «قبر خالی» از آن کارهاست که برایش مردم و زنده شدم تا بشود. چون باید میشد، چون همین شدنها رسالت هنرمند را میرساند. و لذت نتیجهی دغدغهمندیام بر موسیقیِ این اثر که در آیندهای نزدیک خواهید شنید را تمام و کمال حس کردم. از اهالی قبیلهی خورشید و برادر عزیزم سید احمد حسینی برای ثبت این لحظه و اعتبار بخشی به ترانهی این حقیر سپاسگزارم.
امیرحسین بنار