آموزش مدیریت برند

دوره MBA بی محتوا beemohtava
دوره MBA بی محتوا beemohtava

5 حقیقت غافلگیرکننده از یه مسترکلاس که می‌تونه استراتژی کسب‌وکارت رو زیر و رو کنه مقدمه: فراتر از واژه‌های شیک و رسمی تو دنیای امروز، هر جا بری یه عالمه اصطلاح و مدل مدیریتی می‌شنوی: «استراتژی»، «KPI»، «قیف فروش» و کلی واژه قلمبه‌سلمبه که گاهی بیشتر از اینکه کمک‌کننده باشن، آدمو گیج می‌کنن. ولی یه مسترکلاس خاص بود که همه‌چی رو برام روشن کرد. تو اون کلاس، آدم‌هایی بودن با مسیرهای عجیب و جالب: یکی ادبیات خونده بود و حالا آژانس مارکتینگ پزشکی داشت، یکی مهندس برق بود و شرکت معماری راه انداخته بود، یکی دیگه گرافیست بود و برند بستنی خودش رو ساخته بود. و اونجا بود که فهمیدم مهم‌ترین درس‌های کسب‌وکار، نه توی کتاب‌های قطور، بلکه توی تجربه‌های ساده و واقعی آدم‌هاست. اینجا ۵ تا حقیقت مهم رو باهات درمیون می‌ذارم که می‌تونه مسیر کسب‌وکارت رو شفاف‌تر کنه. ۱. مدرک تحصیلی، مسیر کسب‌وکار رو تعیین نمی‌کنه اولین چیزی که تو کلاس توجهم رو جلب کرد، این بود که تقریباً هیچ‌کس تو زمینه‌ای که درسش رو خونده بود، کار نمی‌کرد! یکی ادبیات خونده بود و حالا تو مارکتینگ پزشکی بود، یکی گرافیک خونده بود و برند بستنی داشت، یکی دیگه مهندس برق بود و تو معماری فعالیت می‌کرد. این یعنی چی؟ یعنی اشتیاق، نیاز بازار و یادگیری مداوم خیلی مهم‌تر از عنوان مدرک تحصیلیه. این یه پیام مهمه برای همه کسایی که می‌خوان مسیرشون رو عوض کنن یا دنبال آدم‌هایی هستن که واقعاً بتونن کار رو جلو ببرن. ۲. استراتژی پیچیده نیست؛ فقط باید یه شکاف رو پر کنی استراتژی همیشه با نمودارهای پیچیده و جلسات طولانی همراهه. ولی استاد کلاس یه تعریف ساده داد که همه‌چی رو روشن کرد: استراتژی یعنی برنامه‌ای برای پر کردن فاصله بین جایی که الان هستی و جایی که می‌خوای باشی. یعنی هر کاری که کمک کنه وضع موجود به وضع مطلوب نزدیک بشه، بخشی از استراتژیه. این تعریف ساده باعث می‌شه همه اعضای تیم بتونن استراتژیک فکر کنن و بپرسن: «این کاری که دارم می‌کنم، داره یه شکاف رو پر می‌کنه یا نه؟» ۳. اعداد مطلق گمراه‌کننده‌ان؛ موفقیت رو با نسبت‌ها بسنج... ادامه اش رو تو سایت بی محتوا beemohtava.ir بخون...

آموزش MBA,دوره MBA,MBA,برندینگ,آموزش برندینگ

توضیحات

5 حقیقت غافلگیرکننده از یه مسترکلاس که می‌تونه استراتژی کسب‌وکارت رو زیر و رو کنه مقدمه: فراتر از واژه‌های شیک و رسمی تو دنیای امروز، هر جا بری یه عالمه اصطلاح و مدل مدیریتی می‌شنوی: «استراتژی»، «KPI»، «قیف فروش» و کلی واژه قلمبه‌سلمبه که گاهی بیشتر از اینکه کمک‌کننده باشن، آدمو گیج می‌کنن. ولی یه مسترکلاس خاص بود که همه‌چی رو برام روشن کرد. تو اون کلاس، آدم‌هایی بودن با مسیرهای عجیب و جالب: یکی ادبیات خونده بود و حالا آژانس مارکتینگ پزشکی داشت، یکی مهندس برق بود و شرکت معماری راه انداخته بود، یکی دیگه گرافیست بود و برند بستنی خودش رو ساخته بود. و اونجا بود که فهمیدم مهم‌ترین درس‌های کسب‌وکار، نه توی کتاب‌های قطور، بلکه توی تجربه‌های ساده و واقعی آدم‌هاست. اینجا ۵ تا حقیقت مهم رو باهات درمیون می‌ذارم که می‌تونه مسیر کسب‌وکارت رو شفاف‌تر کنه. ۱. مدرک تحصیلی، مسیر کسب‌وکار رو تعیین نمی‌کنه اولین چیزی که تو کلاس توجهم رو جلب کرد، این بود که تقریباً هیچ‌کس تو زمینه‌ای که درسش رو خونده بود، کار نمی‌کرد! یکی ادبیات خونده بود و حالا تو مارکتینگ پزشکی بود، یکی گرافیک خونده بود و برند بستنی داشت، یکی دیگه مهندس برق بود و تو معماری فعالیت می‌کرد. این یعنی چی؟ یعنی اشتیاق، نیاز بازار و یادگیری مداوم خیلی مهم‌تر از عنوان مدرک تحصیلیه. این یه پیام مهمه برای همه کسایی که می‌خوان مسیرشون رو عوض کنن یا دنبال آدم‌هایی هستن که واقعاً بتونن کار رو جلو ببرن. ۲. استراتژی پیچیده نیست؛ فقط باید یه شکاف رو پر کنی استراتژی همیشه با نمودارهای پیچیده و جلسات طولانی همراهه. ولی استاد کلاس یه تعریف ساده داد که همه‌چی رو روشن کرد: استراتژی یعنی برنامه‌ای برای پر کردن فاصله بین جایی که الان هستی و جایی که می‌خوای باشی. یعنی هر کاری که کمک کنه وضع موجود به وضع مطلوب نزدیک بشه، بخشی از استراتژیه. این تعریف ساده باعث می‌شه همه اعضای تیم بتونن استراتژیک فکر کنن و بپرسن: «این کاری که دارم می‌کنم، داره یه شکاف رو پر می‌کنه یا نه؟» ۳. اعداد مطلق گمراه‌کننده‌ان؛ موفقیت رو با نسبت‌ها بسنج... ادامه اش رو تو سایت بی محتوا beemohtava.ir بخون...