بال بگشا جلسه‌ی سیزدهم: جان گرگان و سگان از هم جداست متحد جان‌های مردان خداست به رقص در آمدن از هنرهای قدیمی بشر بوده و هست، در واقع یک نوع آداب است که تاثیری مستقیم، و مثبت بر روی روان و فیزیک انسان می‌گذارد، لازم به ذکر است رقص به همراه موسیقی به مراتب تاثیرگذارتر خواهد بود. رقص سبب می‌شود ذهن شما از احساسات منفی، افکار ناپسند و حالی ناخوش دور شود! در اصل به هنگام رقص خواهید توانست شور و شوقی را در خود ایجاد کرده و با حسی بی‌نظیر به ادامه‌ی مسیر بپردازید. تمامی افرادی که دارای بیماری‌های روانی، همچون افسردگی هستند باید بدانند با رقص، قادر به برطرف نمودن بیماری خود بوده و به شکلی صحیح و زیبا می‌توانند شاداب باشند. با وجود هر مشکلی که در مسیر بر سر راهتان قرار گرفته است، کوتاه نیایید! آن زمان که تسلیم دشواری‌ها گشتید، باید بدانید طریق بازگشت نیز دشوار شده و دشوار باقی می‌ماند، بر این اساس علاوه بر درک رنج‌ها، خود را سرحال و شاد نگهدارید. جهت خروج از ذهن کل چنین جهانی، می‎بایست از لحاظ رفتاری نیز خلاف جهت این ماتریکس باشید، به همین خاطر، به خوشی سالم پرداخته و حال خویش را از بلا و بلیات حفظ کنید. تمرینات: با فیزیک بدنی استوار، آنگونه که تمایل دارید و دلتان راضی‌ست، به همراه موسیقی‌ای دلنشین، به رقص درآیید؛ اصلا اهمیتی به اطرافیان و آنچه که ممکن است هرکسی در هنگام رقصیدن شما، فکر کند، ندهید! برای روح و روان خود این کار را عملی کنید. با برنامه‌ریزی و هدف‌گذاری دقیق به اجرای رقص بپردازید، حتما خود را وادار به انجام اینکار کنید، زیرا با طی کردن این فرایند مستیِ درونی‌ای نصیب‌تان شده و حالتان دگرگون می‌گردد. در لحظاتی که مورد حملات عصبی و روانی قرار می‌گیرید، حتما خود را سرحال و شاد و سرزنده نگه دارید تا با گذشت زمان، چنین مشکلاتی از زندگی شما رخت بربندند. شادی را در ذهن خود به کمک حرکات فیزیکی خود ایجاد نمایید، شاد شدن‌های ناسالم و غیرطبیعی، به همان اندازه که خوشتان می‌کنند، بر زمین نیز می‌کوبندتان!

تفکر,خودشناسی,معنویت