بهمن ایل بیگی

تعداد بازدید : 6 | تاریخ انتشار : 13 اردیبهشت 1403 17:58 | مدت زمان : 00:00:56 | دسته بندی : تحصیلات و یادگیری

@hezaaran من نمی‌‌خوام ترقّی کنم؛ می‌خوام تو چادر باشم. [یادِ روشن محمد بهمن بیگی، بنیانگذار آموزش و پرورش نوین عشایری] . . مثل همهٔ بچه‌های ایل باهوش و خوش‌استعداد بود و توانست از ایلش قشقایی به شهر بیاید و در سال ۱۳۲۱ از دانشگاه تهران فارغ التخصیل حقوق شود‌. آن هم آن‌ موقع با آن امکانات! بعد از درس خواندن به ایل قشقایی بر می‌گردد. فرانسه، آلمانی و انگلیسی می‌دانست و برگشت که دستیار ناصرخان قشقایی شود. جماعتی گفتند بهمن بیگی! «تو تصدیق داری، باید به شهر بازگردی و ترقّی کنی.» او به پای‌تخت آمد و در پست‌های دولتی درشت مشغول شد و بعد از پنج سال، میز و اداره و کاغذ‌بازی‌ها را رها کرد و به ایل برگشت. می‌گوید: «یک نیاز نیرومند درونی نمی‌گذاشت که آرام بگیرم. اندیشهٔ تعلیم و تربیت اطفال ایل آسوده‌‌‌‌ام نمی‌‌‌‌گذاشت.» بهمن بیگی به ایل باز گشت. غم بزرگ را به کاری بزرگ تبدیل کرد. در سال ۱۳۳۱ درسنامهٔ جامع آموزش عشایری را به تصویب وزارت فرهنگ رساند. معلمان روستایی را برای آموزش کودکان عشایر تربیت کرد. مدرسه ساخت. کتاب درسی نگاشت. معلمان عشایری را به استخدام دولت درآورد. کار کرد. در کوه و دشت و گریوه و پشته آمد و رفت تا جریان آموزش و باسواد کردن فرزندان ایران به کل عشایر ایران رسید. او به بچه‌های ایل جسارت داد، اعتماد به نفس بخشید و به زندگی امیدوارترشان کرد. بهمن بیگی فرزند شایستهٔ ایران است. از امکانات و رفاه و ترقی شهری گذشت. غر نزد‌. اتاق ریاست را رها کرد، توی چادر خزید. تلاش کرد و شکیبایی به خرج داد و توانست غم بزرگ را به کاری بزرگ تبدیل کند. سالروز درگذشت معلم بچه‌های ایل استاد محمد بهمن بیگی‌ست. کتاب «بخارای من، ایل من» با نثر دلکش و خواندنی ایشان سرگذشت این ماجراهاست.

بهمن ایل بیگی