داستان از جایی شروع شده که : پسری اهل فیلیپ که مادر بزرگش او را خیلی دوست میداشت ولی اما با دلایلی فوت میکند . مادر بزرگ او همیشه او را در روز های تولد محافظت میکرد اما بعد فوت دیگر مادر و پدر او نمیتوانستند اینکار انجام دهند بنابراین یک روز تولد این پسر یک زن شیطانی شبیه به مادر بزرگ را میبیند ...