پارچه متری ۱۹ هزار تومن چیشد!!!

تعداد بازدید : 6 | تاریخ انتشار : 10 فروردین 1403 07:56 | مدت زمان : 00:00:06 | دسته بندی : استایل و مد

این داستان دخترک و پارچه قضیه از وقتی شروع شد که من وارد یک پارچه فروشی شدم پارچه خوبی بودم اما یه مشکلی داشتم و اون این بود که رنگ میدادم من جز بمب های تخفیفی بودم و من رو به متری ۱۹ هزار تومان حراج کردن آدم های زیادی اومدن و مقدار زیادی از من رو خریدن یکی از اون آدم ها مادری بود که برای دخترش من رو برداشت خوشحال بودم از اینکه به یک خونه جدید میرم من رو انداختن داخل ماشین لباسشویی تا ببینن مشکل من حل میشه یا نه من تک و تنها داخل ماشین لباسشویی چرخیدم و چرخیدم و رنگ زیادی ازم رفت وقتی من رو در آوردن دیدن که بافت من تغییر نکرده و اون رنگ فقط رنگ اضافم بوده دختر اون خانم من رو به کلاسش برد تا با من یک کت و شلوار بدوزه اولش همه مسخرم میکردن میگفتن من زشتم و یک جوری بهم نگاه میکردن خود دخترک هم کم کم داشت از من ناامید میشد و با بی میلی الگوی من رو میکشید و من فقط نگاهش میکردم وقتی کار کشیدن الگو تموم شد من رو برش زد درست جلوی چشم همه همکلاسیاش و بعد شروع به دوختنم کرد من هم خوشحال بودم و هم نگران دوخت من روز ها طول کشید چون دخترک باید تمام کار ها رو جلوی معلمش انجام میداد وقتی که به پرو رسیدم همه از تعجب ماتشون برده بود و از زیبایی من تعریف کردن اونا گفتن که انتظار نداشتن همچین مدل نازی بشم دخترک به من امیدوار تر شده بود و توی دلش می‌گفت اونا هنوز قراره بیشتر از این شوکه بشن دوخت و دوخت و دوخت به قدری که من فقط تزییناتم مونده بود دخترک به معلمش گفت خانم هنوز می‌خوام روش جواهر دوزی بکنم ولی معلمش با وجود اینکه از من خوشش اومده بود گفت با این پارچه چهارخونه ای که برداشتی ساده بدوزی بهتره جواهر دوزی خیلی زشت میشه اما دخترک از رو نرفت تمام منجوق و ملیله دوزی های روی من رو انجام داد هر روز که بچه ها من رو میدیدن بیشتر از قبل عاشقم میشدن تا اینکه کامل شدم معلم در حالیکه لباس همه رو با دقت بررسی میکرد وقتی به من رسید از دور با صدای بلند بیست بودن من رو اعلام کرد گفت که انتظار نداشته من انقدر قشنگ و خاص بشم حتی خود دخترک هم انتظار چنین پایانی رو نداشت و اینگونه بود که من از یک پارچه ۱۹ هزار تومانی به این کت شلوار شیک تبدیل شدم نظر شما راجب این پارچه کوچولو چیه؟